حبه حرفهای روزانه
مینویسم که یادم نرود
تخم مرغ دزد
ما یه کارفرمایی توی آزمایشگاهمون داریم که 90 درصد پروژه های ما رو پولشو اون میده، خدا پدرشو بیامرزه عملا پول دانشگاه و حقوق همه بچه هامون از پول با برکت اونه

چند وقت پیش اینا اومده بودن میگفتن ما یه برنامه میخوایم برای مدیریت زمان پروژه هامون
و استاد ما هم از اون جا که هر کی اول دستش میرسه کار رو میکنه تو پاچه اش
و باز از اونجا که با این شانس تخمی، ما آن لحظه در حال عزیمت به سمت مستراح و تجدید بیعت با کلیه روسای جمهور از اول انقلاب تاکنون بودیم
نوشتن این پروژه افتاد گردن ما

و قرار شد که من دو هفته ای این را آماده کنم
منم از آنجا که طبق اصلی که مرحوم صادق چوبک کشف کرده بود که میگفت: "ما ایرانی ها هر چه کم داشته باشیم کون گشاد فراوان داریم"
13 روز را ول گشتم و روز آخر رفتم اینترنتو گشتم یه پروژه مشابه پیدا کردم بردم دادم به استادم گفتم "اینم پروژه، دو هفته شبانه روز نخوابیدم و از درسهام عقب افتادم"
استادمم دلش برام سوخت و گفت یک هفته هم نمیخواد بیای بشبن درسایی که این مدت عقب افتادی بخودن

خلاصه ما در ماتحتمان عروسی بر پا بود تا چند روز پیش که کریس (نماینده کارفرمای ما) زنگ زد که ما این کدتو نمیفهمیم یا خودت بیا اینجا توضیح بده یا ما میفرستیم یه سری چیزا خودت بهش اضافه کن

منم دیدم من عمرا بتونم کدی که توی عمرم ندیدم رو توضیح بدم این شد که گفتم بفرستید من تصحیح میکنم هر جا رو که میخواین، و این شد که بنده صاحب سه صفحه تصحیحات آقایان شدم !!!

اینا رو گفتم که بگم الان ساعت چهار صبحه من به کد اون بابا که ازش دزدیدم برنامه رو کلی چیز اضافه کردم ولی دیگه خدایی نمیفهمم که چی نوشته، مطمئنم اگه منم این تیکه هایی که اضافه کردم رو برای نویسنده اصلی برنامه بفرستم عمرا نمیفهمه. خلاصه یه برنامه ای نوشته شده که هیچ کسی نمیفهمدش نه نویسنده اصلی نه دزد فرومایه


پینوشت:
گاهی اوقات استادم بهم میگه تو ایرانی بازیاتم از ایران برداشتی آوردی
ظاهرا در دوران دانشجویی اش، او و یه ایرانی توی دانشکده همیشه شاگرد اول بودند ولی استاد من همیشه شاکیه که ایرانیه میرفته درسهای گلابی رو میگرفته و به این وسیله بوده که اول بوده
این ساعت شب دارم به این نتیجه میرسم که من باید این عادت تنبلی که دارم رو بذارم کنار (این طوری گشاد بازی در بیارم میترسم رئیس جمهوری چیزی بشم در آینده نزدیک)